شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

بشارت کلام خداعیسی مسیح

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

مادربزرگی به نوه اش گفت لطفا امروز ببر کلیسا!

🌹❤️✝🌹❤️✝🌹❤️✝🌹❤️✝


مادربزرگی به نوه اش گفت: لطفا من را امروز ببر کلیسا!

نوه اش گفت: آخه مادر بزرگ این همه رفتی کلیسا از این همه حرفهایی که شنیدی چقدرشو یادتــه؟

مـادر بزرگ یک سبد بهش داد و گفت: برو برایم این سبد را زیر آب بگیر پر آب کن و بیار!

نوه خندید وگفت: اینکه آب رو نگه نمیداره. ولی چون دوستت دارم، انجام میدم تا بفهمی آب رو نگه نمیداره و سبد خالی را آورد و گفت: دیدی هیچ آبی رو نگه نداشت.

مادر بزرگ لبخند زد و گفت: بله آب رونگه نداشت ولی خودش شسته شد. همینطور هم وقتی کلیسا میریم شاید همه حرفها یادمان نماند ولی شنیدن حرفهای امیدوارکننده و تسلی بخش کلام خدا همه چرک وحـرفهای منفی و کثیف و زشتی که در طول هفته شنیده ایم را میشوید و از بین میبرد و ذهن ما را تازه و تمیز می سازد. نوه گفت: پاشو آماده شو که من خودم بیشتر از شما به شنیدن کلام خدا احتیاج دارم.

دوست عزیز، من و شما چطور؟ اگر بد جوری حالت رو دنیا گرفته! اگه بد جوری با زخم زبانشون دلت رو شکستند! امروز حتما به حضور خدا برو وبه کلام تسلی بخش و شفا بخش خدا گوش فرا ده. شاید همه آیات یادت نماند، ولی سبد افکارت را میشوید.

از روزي كه ميان مشتي خاك...

در آغُل متولد شد...

تا روزي كه ميان مشتي خائن...

در جُلجُتا مصلوب شد...

متفاوت بود...

متفاوت بدنيا آمد...

متفاوت زيست...

و متفاوت رفت...

كارش رفتن بود...

و گفتن...

رفتن بسوي قربانگاه...

گفتن از اراده ي پدر...

آمده بود تا ارتباطِ قطع شده ي انسانها

با خدا را دوباره وصل كند...

چه رسالتِ زيبايي...

در اين راه نه دستي به خوني آلوده كرد...

و نه پايي به راهي كج...

نه دهان به زخم زباني باز كرد...

و نه گوش به قضاوتي...

نه مالي اندوخت...

نه خانه اي براي خود ساخت...

و نه عشقي روي زمين برگزيد...

زندگي اش بر مبناي محبت بود...

و محبت...

برايش فرقي نداشت كوري را بينا كند..

يا مرده اي را زنده...

گناهكار يا قديس بودنِ ديگران هم برايش فرقي نداشت...

آمده بود تا به عشق رنگِ حقيقت ببخشد...

و واژه ي محبت را جاودان كند...

فرزندِ نيكِ خدا...fg🌹❤️✝

دوستان مسلمانم تصمیم جدی بگیرید؟

دوست مسلمانم تصميم جدي بايد بگيريد

سوره عنكبوت ايه ٤٦

گفته شده خداي مسحيان با مسلمانا يكي است

ال عمران ايه ٣-٤

قران اعلام ميكند انجيل و تورات كلام خداست

وقبل از قران براي رهنمود امده

پس هر سه براي رهنمود از سوي الله است

در حالي كه در سوره كهف ايه ٢٧ و انعام ١١٥ و يونس٦٤ گفته شده كلام الله غير قابل تغيير است و كسي نمي تواند انها را منحرف كند

مطابق قران تورات انجيل كلام الله است

در سوره مائده ٤٧

الله به مسيحيان دستور ميدهد كه مسلمانان را قضاوت كنند

پس ما مسيحيان بايد به وسيله انجيل قران و اسلام را قضاوت كنيم

كه نتيجه

اسلام دروغين است

مائده ٦٨

الله به همه انسانها ميگويد شما آيين صحيحي نداريد مگر اينكه دستورات انجيل و تورات را بر پا داريد

پس قران ميگويد كه انجيل براي مسيحيان صحيح و معتبر است

در ضمن براي خود محمد هم صحيح و معتبر بود

زيرا محمد روزي به وحي هاي خود شك كرد در جواب اين شك الله به محمد فرمان داد كه به سوي اهل كتاب يهوديان و مسيحيان برود براي تاييد(يونس ٩٤)

همان طور كه در قران ميبينيد كاملاً انجيل ميتواند قران را قضاوت

پس به نظر ميرسد محمد هرگز اين فرمان را جدي نگرفت و نزد يهوديان و مسيحيان نرفت چون به نوشتن ادامه ميدهد و تاييد را جدي نميگيرد

چون رد قران در همان زمان از طرف اهل كتاب صادر مشد

اما ادامه داد


پس توسط قران ثابت كردم انجيل و تورات تحريف نشده و منبع قضايي و داوري هستند و محفوظ نزد مسحيان و يهوديان نگاه داشته شده است

و هر كسي بايد انجيل را بخواند

پس اگر انجيل كلام خداست

اسلام دروغين است

اگر انجيل تحريف شده و از خدا نيست پس باز اسلام دروغ است

در هر دو حالت طبق قران اسلام دروغين است

من از شما دوست مسلمان دعوت ميكنم قلب خود را به عيسي بدهيد

٢٦٧عددتنقاضات قران تاييده ي رد صلاحيت ان است

زيرا خدا اشتباه نميكند

خدا ابتدا و انتهاي همه چيز است

عالم بر هر چيز و توانا

حكمت از خداست

مثلا متن ذيل نمونه اي از يك خروار اشتباه در قران

سوال از قران

ايا پسر نوح در طوفان غرق شد؟

سوره هود ٤٢-٤٣ (بله)

انبيا٧٦ و الصافات٧٥تا٧٧ (خير)









😂😂😂😂😂😂😂😂


من برای داشتن یه زندگی مسیح تصمیم گرفتم اراده خداوخد....

💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖⁦⁩من برای داشتن یک زندگی مسیحی تصمیم گرفتم که با قوت روح القدس و در اراده خداوند....


1.شکایت کردن را کنار بگذارم و بر قدرانی کردن متمرکز شوم.


2.قضاوت تند را کنار گذاشته و افکار ملایمی داشته باشم.


3.از نگرانی دست بکشم و به خواست واراده خداوند برای خود اعتماد کنم.


4.ناامیدی را ترک کرده و پر از امید باشم.


5.تلخی را کنار گذاشته و به سمت بخشش روم.


6.نفرت و کینه و زودرنجی را کنارگذاشته و درعوض بدی، خوبی کنم،و دلم را در محبت نرم سازم.


7.از خشم دست کشیده و شکیبایی و صبر و خویشتنداری را پیشه کنم.


8.از خامی و بیهودگی دست کشیده و برای رشد و بلوغ روحانی تلاش کنم .


9.از افسردگی و ملالت و سرزنش خود و دیگران دست کشیده و از زیبائیهای زندگی ام لذت ببرم.


10.غیبت کردن را کنار بگذارم و زبانم را کنترل کنم و زبان تشویق را در خود تقویت کنم.


بیایید با هم همراه باشیم تا هرچه بیشتربه پُری قامت مسیح خداوند شبیه شویم!! 💖💖💖

ما تنها یه خدارو داریم...

امّا ما را تنها یک خداست ، یعنی خدای پدر ، که همه چیز از اوست و ما برای او زندگی می کنیم ؛ و تنها یک خداوند است ، یعنی عیسی مسیح ، که همه چیز به واسطه او پدید آمده و ما به واسطه او زندگی می کنیم .





اول قُرِنتیان ۸ : ۶

یک مسابقه جالب پیامبر اسلام و عیسی مسیح.این برای اون کسانی ک ایمان ندارن ب مسیح

داستانی واقعی و بسیار زیبا

باور کنید ارزش خواندن دارد ...

مخصوصا برای اون دسته از عزیزان که میپرسن چرا مسیحی شدی .......


مسابقه فوتبال بین محمد پیامبر اسلام و عیسی مسیح برگزار کننده حاج عباس آقا فخاری


خاطره ای از ایران


حاج عباس آقا فخاری اهل شهرضای اصفهان بود. مردی بود 85 ساله مومن بدین اسلام، کوتاه قد و درشت اندام. آقای فخاری چندین بار قرآن را دوره کرده بود و از این موضوع بسیار خوشحال بود که 20 سال است که قرآن را مطالعه و درست آنرا درک کرده است. او با این عشق هر ساله قرآن را دوره می کرد. ولی در چند سال اخیر دیگر مثل گذشته آنرا به عربی نمی خواند بلکه ترجمه فارسی مورد قبول آنرا بدست آورده بود و چون آن را می فهمید با علاقه بیشتر می خواند. و با افتخار آنرا برای دوستانش تعریف میکرد که بهترین ساعات به تلاوت قرآن پرداخته و .... اواخر به یادگیری زبان عربی پرداخته بود و هر کجا که ترجمه فارسی قرآن را مغایر با فهم خود می دید با معلومات عربی خود آنرا مقایسه میکرد و اطمینان می کرد و حتی قرآن را درس میداد و در آن اواخر بود کمتر حرف می زد. اغتشاش فکری فراوانی پیدا کرده بود . او با درک معانی فارسی قرآن لرزه ای در ایمانش وبوجود آمده بود با مشکلی روبرو شده بود که هم او را خوشحال میکرد و هم بسیار ناراحت. در این مورد نیز نمیتوانست با کسی صحبت کند. یکی دوسال بود که وقت خود را در تنهائی میگذراند. قرآن از او دور نمیشد و سعی میکرد راه حل مشکل خود را در میان جملات آن پیدا کند.



او به ورزش فوتبال بسیار علاقمند بود هر زمان که تلویزیون مسابقه فوتبال نشان می داد او جلو تلویزیون میخکوب می شد. علاقه او به فوتبال آنقدر زیاد بود که همه چیز را در زندگی با فوتبال مقایسه میکرد . هر موضوعی که با منطق فوتبال برایش قابل درک بود آنرا می پذیرفت. روزی تصمیم گرفت یک مسابقه فوتبال ذهنی برای خود بین ابراهیم ، نوح ، موسی ، عیسی و محمد ابن عبداله ترتیب دهد.ولی پس از مدت کوتاهی تصمیم گرفت این مسابقه فوتبال ذهنی را برای خود آسانتر کند چرا که فقط عیسی را برای محمد رقیب می یافت بخصوص که به عیسی منجی خطاب شده بود. بنا براین تصمیم گرفت مسابقه ذهنی خود را بین عیسی و محمد بر قرار کند و با استفاده از تحصیلات طولانی خود در اسلام و قرآن برای همیشه فکر خود را راحت کند که اساس ایمانش پا برجاست و در مقابل هر آزمایشی خلل ناپذیرست. امیدش آن بود که پس از پایان این تحقیق آنرا به دیگران هم بیاموزد تا برای همیشه آنان را از شک در آورد. او این مقایسه و یا بهتر بگوییم مسابقه را بر اساس قرآن و بدون استفاده از انجیل ( کتاب مقدس مسیحیان که معتقدند الهام خدا است) انجام داد. او سالمترین راه مقایسه ادیان را پیدا کرده بود. او بجای مقایسه موازن ادیان شخصیت آورنده دو دین را مقایسه کرده بود.او روزی با صورتی خندان بسراغم آمد . نه من اورا می شناختم نه او مرا. ولی میدانست که من به مسیح ایمان دارم با اشتیاق شرح سوالات خود و مسابقه را که خود انتخاب کرده بود شروع به توضیح دادن کرد . من همه سراپا گوش شدم و او نتیجه مسابقه را اینطور شرح داد.او گفت برای آسانی درک واقعی ایمانم مسابقه ، دو سوال زیر را اساس مسابقه خود قرار داده ام :


- کدام یک از این دو نفر (عیسی و یا محمد ) روحانی تر و مقرب تر بخدا بودند ؟


- کدام یک می تواند ناجی جهان باشد ؟



1- برتری تولد : او مسابقه را با تولد این دو شخصیت شروع کرد . طرق قرآن عیسی از روح خدا بوجود آمده و پدر زمینی نداشت . محمد از انسان مثل بقیه مردم بوجود آمده . واضح است که کسی که خدا پدر اوست و پدر زمینی ندارد نزد خدا مقرب تر است .

•پس اینجا یک گل به نفع عیسی.



2- برتری ذات : در قرآن آمده است ( آیه )که عیسی بی گناه ، پاک و مقدس بود. در عمر خود گناه نکرد و ذات دنیوی برای خود بر نگزید . در مقابل ، محمد بر طبق قرآن دو بار خودش در دعا به گناهکاری خود اعتراف می کند و دو مرتبه هم الله به محمد خطاب می کند که توبه کند . در ضمن او تا چهل سالگی که از جانب الله به پیامبری رسیده بت پرست بوده. پس موجودی که ذاتا بی گناه است و در این دنیا هیچ گناهی از او سر نزده و این دنیا و دین برای قدرت و ذات جسمانی خود استفاده نکرده است می تواند ناجی این عالم باشد آنهم در مقابل محمد. •این هم گل دیگر به نفع عیسی.



3- برتری قدرت : در قرآن معجزاتی که به خدا نسبت داده شده به عیسی مسیح هم نسبت داده شده است یعنی آنچه فقط خدا قادر به انجام آنست عیسی نیز آنها را انجام داده است از جمله زنده کردن مرده. تمام معجزات انجام شده بوسیله عیسی ذکر شده در انجیل در قرآن هم تکرار شده باضافه چند معجزه دیگر. بطور مثال در قرآن آمده که مسیح با ِگل پرنده می ساخت و به آن جان میداده است ( کاری که فقط خدا قادر به انجام آنست.) از محمد سوال شد برای اثبات رسالت خود چه معجزه ای داری او جواب داد ((فقط قرآن و معجزات دیگر پیش خداست.)) این نقل از قرآن است و حدیث نیست. پس در این مقایسه هم عیسی برای احراز مقام تقرب به خداي متعال برتری دارد.

•این هم گل دیگر به نفع عیسی.



4- برتری تقوی و تسلط بر نفس : طبق قرآن عیسی میسح پرهیز کار بود، (هیچوقت ازدواج نکرد و مجرد ماند) او تمام عمر خدمت کرد و مسئولیت خانواده نپذیرفت . محمد 9 زن و طبق روایتی 12 زن رسمی و چند صیغه داست. بر طبق قرآن محمد گفته است ((عطرِ زن و گل را دوست دارم.)) در اینجا حاجی فخار اضافه کرد که از خودش سوال کرده که اگر به مسافرت طولانی میرفت زنش را به کدامیک از این دو نفر ، عیسی و یا محمد می سپرد ؟ و خودش جواب داد حتما به عیسی. پس در اینجا تقوی و تسلط بر نفس عیسی بر محمد پیش می گیرد. حافظ می گوید :

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو


•این هم گل دیگر بنفع عیسی مسیح.



5- برتری محبت بر دشمنی : مسیح جنگ نکرد. خونی نریخت و اساس رسالت او بر مبنای محبت بود. مسیح به محبت و معجزات معروف است.حتی او مثل یوشع و موسی جنگهای شرعی هم نکرد. در عکسهای پیامبران وقتی عکس عیسی را نگاه می کنیم او را همراه با یک بره می بینیم که فرشتگان او را احاطه کرده اند و در آسمان است. جنگهای محمد بسیار معروفند. در حقیقت اسلام با زور شمشیر وارد شهرهای عربستان و کشورهای دیگر شد. کمتر ملتی با میل خود بدون حمله مسلحانه اسلام به اسلام گرویده اند. عکس علی را با شمشیر می بینم که در کنار او شیری نشسته است. حاجی فخاری در اینجا اضافه کرد: از خودم پرسیدم ((آیا کسی که توانسته قلبهای انسانها را با محبت فتح کند او می تواند منجی من باشد یا کسی که بزور شمشیر بر مردان و ناموس آنها تسلط پیدا کرده؟ )) جواب کاملا روشن است .

•پس این هم یک گل دیگر بنفع عیسی مسیح .

او اضافه کرد در اینجا وضع روحی و ایمانم داشت بکلی تغییر می کرد که بخودم امید دادم که بعد از این وضع محمد خیلی بهتر از عیسی خواهد شد و خود را دلداری می دادم چون ایمان چندین ساله ام در گرو نتیجه این مسابقه بود او ادامه داد ...



6- بر تری حیات و مرگ : طبق قرآن عیسی میسح زنده است و به آسمان صعود نموده است و او روزی دو باره بر می گردد و در قیامت انسانها را قضاوت خواهد کرد . در مقابل محمد مثل یک انسان معمولی مرد و در قبر گذاشته شد و محل قبر او نیز برای همه مشخص است و خود حاجی فخاری نیز آنرا زیارت کرده است.

او اضافه کرد در اینجا از خودم سوال کردم که آیا برای این دنیا و دنیای دیگر من بایستی به کسی که زنده است اتکا داشته باشم و یا به یک مرده ؟ اگرمن در خیابانی گم شده باشم نشانی محل را از یک فرد زنده میپرسم و یا یک مرده ای که از آن طرف میبرند ؟ در اینجا نیز جواب برای همه شخص و معلوم است .

•باز هم یک گل دیگر بنفع عیسی مسیح..



7- برتری دانش بر جهالت : طبق قرآن مسیح علم کامل داشت . همچون خدا از اسرار مردم با خبر بود. در سوره آل عمران وقتی پیروان اسلام از محمد سوال می کنند عاقبت آنها به کجا انجامید او جواب میدهد ((من هم مثل شما بشرم. فقط خدا داناست.)).

•این هم گل هفتم به نفع عیسی.



8- برتری الوهیت بر انسانیت : بر طبق قرآن مسیح روح الله و کلمه الله است. روح هیچ کس حتی خدا از خودش جدا نیست پس مسیح خود خداست. مسیح کلمه ایست که از خدا بوجود آمده . کلمه هر کس زائیده فکر اوست . پس مسیح نیز از خود خداست . بالاترین مقامی که به محمد داده شده است ((رسول الله)) است . رسول یک شخص ثالث است که سخنگوی شخصی که او را فرستاده میباشد . روح الله و کلمه الله یعنی خود خدا سخن می گوید.

•این هم گل دیگری بنفع مسیح.


9- برتری ابدیت بر فنا : طبق قرآن مسیح دو باره بر می گردد و امید آخرت است . او نشانه قیامت است


سوره نسا (4) : آیه 158 و 159 چنین می گوید : (( بلکه خدا او را (عیسی را ) بنزد خود فرا برد ... و عیسی در روز قیامت به ایمانشان گواهی خواهد داد. )) در قرآن از امامها اسمی برده نشده است در واقع سنی ها هیچ یک از امامها را قبول ندارند و به همین دلیل امید آنها برای قیامت به مهدی نیست بلکه به عیسی مسیح است. آنها ادعا می کنند که روز قیامت مسیح بر می گردد و مردم را به اسلام دعوت می کند. (قرآن بر چنین ادعائی صحه نمی گذارد. ) حاجی فخاری در اینجا گفت ((پس نه تنها در این دنیا بلکه در قیامت هم ما باید با مسیح رو برو بشویم نه با محمد پس محمد فانی و عیسی مسیح ابدی است. )) او اضافه کرد که کاملا برایش روشن است که بایستی برای نجات خود به مسیح اتکا داشته باشد و نه محمد و یا هیچکس دیگری .

•این هم باز گل دیگر بنفع عیسی مسیح.


10-برتری حقیقت بر ناراستی : در قرآن مسیح طریق حقیقت معرفی شده است . آیه قرآن میگوید ((عیسی آمده تا طریق نور و حقیقت را بشما بیاموزد.)) محمد درسوره الفاتحه آیه 5 خودش چنین دعا می کند که ((اهدنا صراط المستقیم)) . محمد خودش از خدا می خواهد که او را براه راست هدایت کند. او در خواست ارشاد به حقیقت می کند .


•این هم گل دیگری بنفع عیسی مسیح



در اینجا حاجی فخاری گفت پس از گل دهم دیگر ادامه بازی را جایز ندیدم و عیسی مسیح را با 10 گل برنده دیدم. در این وقت با گریه بحضور مسیح زنده رفتم از او بخاطر سالهای عمرم که در تاریکی گذشته بود و درس های غلطی که به دیگران داده بودم توبه کردم. او را بعنوان منجی و خداوند خود پذیرفتم چون که میدانم روزی در مقابل خداوند خواهم ایستاد و به شفاعت عیسی مسیح نیاز دارم.


فقط عیسی مسیح است که جان خود را داوطلبانه برای نجات شما از گناهانتان داد و خدا او را پس از مرگ زنده کرده و هم اکنون زنده است و در قلب تو را می کوبد به صدای او گوش کن و او را در دل خود پذیرا شو . مطمئن باش چیزی را از دست نمی دهی بلکه خدای واقعی را بدست می آوری.


این یک داستان نیست بلکه شرح واقعی از یک مرد سالخورده است . اسم او نیز واقعی است.



عذر شما برای نپذیرفتن عیسی مسیح چیست ؟


برای جواب به این سوال زیاد وقت ندارید


از در تنگ وارد شوید،زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی می شود و داخل شوندگان به آن بسیارند. اما تنگ است آن در وسخت است آن راه که به حیات منتهی می شود و یابندگان آن کم هستند

مردی بود انجیل میخواتد و معنی انجیل را نفهمید.

مردی بود انجیل میخواند و معنی انجیل را نمیفهمید .

دخترکوچکش از او پرسید چه فایده ای دارد انجیل میخوانی بدون اینکه معنی آن رابفهمی؟

پدر گفت سبدی بگیر واز آب دریا پرکن وبرایم بیاور .

دختر گفت : غیر ممکن است که آب درسبد باقی بماند.

پدر گفت امتحان کن. دخترم.

دختر سبدی که درآن زغال میگذاشتند گرفت ورفت بطرف دریا وامتحان کرد سبدرازیرآب زد وبه سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت وهیچ آبی در سبد باقی نماند. پس به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد .

پدرش گفت دوباره امتحان کن. دخترکم .

دختر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب رابرای پدر بیاورد .برای بار سوم وچهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد وبه پدرش گفت که غیر ممکن است...

پس پدر به او گفت سبد قبلا چطور بود؟

اینجا بود که دخترک متوجه شد و به پدرش گفت بله پدر قبلا سبد از باقیمانده های زغال کثیف وسیاه بود ولی الان سبد پاک وتمیز شده است.

پدر گفت: این حداقل کاری است که انجیل برای قلبت انجام میدهد.

پس دنیاوکارهای آن قلبت را از کثافتها پرمیکند،

خواندن انجیل همچون دریا سینه ات راپاک میکند،

حتی اگر معنی آنرا ندانی...✝️✝️✝️🙏

به زخمهای او شفا یافتم.

💢من فرزند خداوند هستم💢(در آغوش پدر✨)Ich bin der sohn gottes

✨در آغوش پدر✨

💢من فرزند خداوند هستم💢

کودکی را تصور کنید که در آغوش پدر خود احساس امنیت دارد. صورتش را بر شانه پدرش چسپانده است. ممکن است مشکلات و بحران های بسیاری در اطرافش وجود داشته باشند حتی ممکن است دنیای اطرافش نابود شود اما کودک کاملاً در آرامش است و به هیچ وجه نگران وقایعی که پیرامون او اتفاق می افتد نیست زیرا او در آغوش خود احساس امنیت دارد. ما نیز در آغوش پدر امنیت داریم. عیسی به ما تضمین داده که پدر ما بزرگتر از تمام افرادی است که اطراف ما هستند و هیچ کس قادر نیست ما را از دستان پدر خارج سازد. عیسی این تضمین را به شاگردان نیز می دهد

” «ای گلۀ کوچک، ترسان مباشید، زیرا خشنودی پدر شما این است که پادشاهی را به شما عطا کند. ” (لوقا ۱۲ : ۳۲)

ممکن است مانند گله ای کوچکی باشیم که توسط حیوانات وحشی مختلفی محاصره شده باشیم اما اگر پدر ما تصمیم گرفته که ما را وارد پادشاهی خود کند هیچ قدرتی در جهان نمی تواند مانع این کار شود

خداوندم عیسی از تو متشکرم که مرا فدیه دادی. با همه محبوبانت امشب یکدل اعلام می کنیم‌ که در آغوش پدر در امنیت هستیم و من فرزند خداوند و در ارامی حیات الهی تو هستم . آمین

در نام عیسی مسیح

برای اکثرمردم این سوال مطرح است که عیسی کیست؟؟؟

انجیل یوحنا

مقدمه

انجیل یوحنا را یکی از شاگردان بسیار نزدیک عیسی بنام یوحنا نوشته است.

برای اکثر مردم این سوال مطرح است که عیسی کیست؟ چرا او را فرزند خدا می گویند؟ یوحنا که نسبت به همه شاگردان زیادترین وقت را با عیسی سپری کرده است، با جواب دادن به این سوالات شخصیت واقعی عیسی را معرفی می کند.

یوحنا عیسی را کلمۀ ازلی خدا می داند و با توضیح معجزاتی که توسط عیسی انجام شد، نشان می دهد که او نجات دهندۀ موعود و پسر خدا است. علاوه بر اینکه یوحنا از محبوبیت عیسی در بین مردم صحبت می کند، از مخالفت های که در مقابل او صورت می گیرد نیز تذکر بعمل می آورد. او از مصاحبت و صمیمیت نزدیک عیسی با شاگردان یاد می کند. عیسی شاگردان خود را، قبل از اینکه او را دستگیر کرده مصلوب نمایند، برای روبرو شدن به این وضع آماده می سازد. یوحنا واقعات دستگیری، محاکمه، مصلوب شدن، دفن و رستاخیز استاد خود را که خود شاهد آن بوده به تفصیل بیان می کند.

انجیل یوحنا بنام انجیل ایمان نیز شهرت دارد، ایمانی که باعث عطای زندگی جاویدانی می گردد. این زندگی جاویدانی به کسانی عطا می گردد که عیسی را به حیث راه، راستی و زندگی قبول می کنند. برعلاوه برجستگی یوحنا در نوشتن این انجیل این است که او توانسته است موضوعات روزانۀ زندگی مثل آب، نان، نور، شبان و تاک را به امور روحانی ارتباط دهد.


مطالعه روزانه کتاب مقدس

شواهدی که وجود دارد بین ادیان ،زرتشت‌.اسلام.یهودیت.بودا.و سایر ادیان دیگه...👇👇👇

شواهدی که بین تمام ادیان دنیوی وجود دارد، ادیانی همانند اسلام، زرتشت، بودا، یهودیت وسایر ادیان آن است که پیروانشان نسبت به اعتقادات و عقایدی که دارند، تعصب و اعتقاد خاصی دارند. در این زمینه کلام خدا در رومیان باب 10 اینگونه میگوید: ((من میدانم که آنان در دل خود چه غیرت و احترامی برای خدا دارند)). این درباره تمام پیروان مذاهب صادق است و آنان برای این غیرت و احترام حاضرند هر کاری برای خدا انجام دهند. به همین دلیل با تمام توان سعی میکنند قوانین و مقررات مذهبی را مو به مو رعایت کنند. اسلام همانند سایر مذاهب دیگر شریعت را به پیروانش معرفی میکند. شریعت به پیروانش میگوید که چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی انجام ندهند. شریعت در همه امور اجتماعی، سیاسی، مذهبی و ... مو به مو تعیین تکلیف میکند.این شریعت نه فقط در اسلام بلکه در سایر مذاهب نیز مصداق دارد. به عنوان مثال زرتشت به پیروان خود می آموزد که پندار نیک ، کردار نیکو گفتار نیک داشته باشند و پیروان این مذاهب با احترام و غیرت خاصی این فرامین را اجرا میکنند فقط به خاطر یک دلیل و آن احترام و غیرت نسبت به خداست. آنان به راستی خدا را دوست دارند و میخواهند او را راضی و خشنود نگه دارند و به او نزدیک شوند.اما کلام خدا در رومیان 10:2 میگوید: ((اما این غیرت و احترام از روی درک و شناخت صحیح نیست)). پس آنان با تمام تلاشی که برای رعایت کردن شریعت میکنند، مسیری که در آن به سوی خدا میروند اشتباه است. شریعت دو ایراد عمده دارد: 1- شریعت به ما قوانین مختلف میدهد و از ما انتظار دارد آنها را مو به مو اجرا کنیم در حالیکه هیچ کس نمیتواند شریعت را کامل اجرا کند. در همین زمینه در رومیان باب 10 میبینیم ((درباره بیگناه حساب آمدن و آمرزش از راه شریعت، موسی فرمود که شخص در صورتی ممکن است بخشیده شود و بیگناه به حساب آید که بتواند کاملا خوب باشد، و در سراسر زندگی اش در مقابل وسوسه ها مقاومت کند و حتی یکبار هم گناه نکند)). 2- شریعت به ما یاد میدهد چگونه از گناه دوری کنیم و پاک بمانیم ولی هنگامی که گناه کردیم چه باید بکنیم. شریعت قادر نیست برای گناهان ما چاره ای بیندیشد و راهی پیدا کند که آنها را پاک کنیم، به همین دلیل به راه های غیر انسانی رجوع میکند. به عنوان مثال هرکسی که دزدی کند باید دستانش قطع شود و یا مجازات زنا سنگسار است. ولی با اجرای این قبیل اعمال گناه پاک نمیشود و اصل گناه پابرجاست و شریعت قادر به پاک کردن این گناه نیست. یعقوب در باب 2 آیه 10 و 11 میگوید: ((کسی که همه احکام خدا را مو به مو اجرا کند، ولی در یک امر کوچک مرتکب اشتباه شود به اندازه کسی مقصر است که همه احکام خدا را زیر پا گذاشته است. زیرا همان خدایی که گفت زنا نکنید، این را نیز گفت که قتل نکنید پس اگر زنا نکنید اما مرتکب قتل شوید به هر حال از حکم خدا سرپیچی کرده اید و در برابر او مقصر میباشید)). اما مسیحیت متفاوت است. مذهب روشی انسانی است برای رسیدن به خدا. مذهب و دین سعی انسان است برای راضی نگه داشتن خداوند در حالیکه مسیحیت یک دین نیست و روش آن با مذاهب دیگر متفاوت است. مذهب تلاش انسان برای رسیدن به خداست در حالیکه مسیحیت تلاش خداست برای بازیافت انسان. خدا به خوبی میداند که هیچ انسانی نمیتواند که استانداردهای خدا را رعایت کند و تمام قوانین خدا را اجرا کند. خدا با علم به این موضوع با نقشه ای زیرکانه راه حلی پیش روی ما گذاشت. خداوند به روی زمین آمد و جسم انسانی به خود گرفت تا درد ها و مشکلات و افکار ما را درک کند و از ان مهمتر آمد تا داوطلبانه به خاطر گناهان انسان مصلوب شود و خونش ریخته شود تا با ریخته شدن این خون بهای گناهان انسان پرداخته شود و به این وسیله راهی برای انسان ها ایجاد شود تا به سوی او بازگشت کنند. تنها خدا میتوانست بهای گناهان انسان را بپردازد چرا که تنها وجود خدا عاری از هرگونه گناه است. پس مسیح خدای زنده است و او چهره خدای نادیدنیست.

1
2
345678
last